رمان برایم از عشق بگو

ساخت وبلاگ

توضیحات کتاب :

دانلود رمان برایم از عشق بگو (قسمت دوم رمان یک بار نگاهم کن) در که باز شد صدای دست و سوت سالن را پر کزد. آر شیا و ترنج به جمعیتی که توی سالن و پذیرایی جمع شده بودند با تعجب نگاه کردند.ماکان کنار در دست به سینه‌ای ستاده بود و با لبخند پهنی هر دو را برانداز می‌کرد. وقتی نگاه متعجبان دو را دید با بدجنسی گفت:چیه بابا. باز خوبه گفتم اینجا چه خبره.ارشیا به جمع لبخندی زد و به ماکان گفت:حسابت و می‌رسم این همه آدم و چه جوری جمع کردی تو این یک ساعت؟ماکان با خنده گفت:باید به روح گراهابل یه فاتحه‌ای نثار کنم. خوب اختراعی کرده.ترنج خجالت زده به جمع سلام کرد. وضع ارشیا از او هم بدتر بود. با همه احوال پرسی کرد و گوشه‌ای نشست. مهرناز خانم با هیجان به طرف ترنج رفت و در حالی که گونه‌اش را می‌بوسید گفت:قربون عروس گلم برم که این همه خجالتیه.

برای دانلود اینجا کلیک کنید.

کتابخانه عمومی مسعود دهقانی محمدآباد...
ما را در سایت کتابخانه عمومی مسعود دهقانی محمدآباد دنبال می کنید

برچسب : رمان,برایم, نویسنده : mmohammadabadlibrarya بازدید : 74 تاريخ : سه شنبه 21 شهريور 1396 ساعت: 19:24